نیایش باباشه

٢٩ دی بالاخره بابابزگ جون تونست بره مکه همه میگن از خوش قدمی گل منه.ما هم به اتفاق فامیلای دیگه رفتیم بدرقه اش.مامانی هم چندتا عکس خوشگل از ما گرفت زیارت قبول بابابزرگ جون ...

کم کم داره شیرین کاریات شروع میشه جیگر مثلا دستای کوچولوتو تند تند میخوری جیغای بنفش میکشی از همه مهمتر مامانی رو دیگه کامل میشناسی و حسابی میخندی که دل ادم آب میشه قربون خندههاتتتتتتتتتتتتتتت ...

ده روز شد به همین سادگی........امروز منو مامان بزرگ جون بردیمت حموم چه عشقیه با بچه حمومکردن توحموم خیلی خوبو خانوم بودی ولی بیرون که اومدی حسابی گریه کردی خیلی بلایی دخمل ...

بالاخره انتظار به سر رسید و تونستم بغلت کنم.زیباترین روز زندگیم بود تمام دردهای زایمان ارزش شنیدن صدای نازت رو داشت هیچ لذتی بالاتر از مادر شدن نیست ...

امروز سالگرد ازدواج مامانیم با بابام بود منو مامانی برا بابایی کادو خریدم ولی بابایی برا مامانیم نخرید اخه اون سرکار میره خسته میشه یادش میره مامانی هم میگه اشکال نداره دخترم بهترین هدیه از طرف خداجونه.مامانی منو میگه؟قربون سرم بره مامانم سالگرد ازدواجتون مبارک بابا و مامان ...

امروز نیایش خانم اولین سرماخوردگیشو تجربه کرد وای که چقد دخملم اذیت شد دکتر بهش دارو داد که تب نکنه اخه دو روز دیگه واکسن ٤ماهگیشه قربون خس خس سینت بره مامان ...

امروز ١٨ اردیبهشته شیرین کارایات داره زیاد میشه مثلا با صدا میخندی دست دراز میکنی که عروسکتو بگیری تازه امروز صبح دمر خابیده بودی رو شکمت وقتی بیدار شدی منو مامان جونو دایی جونی بوسه بارونت کردیم ...

چنین گفت زرتشت: (که سوزانید بدی را در آتش تا ز آتش برون آید نیکی) چهارشنبه سوریت مبارک

سلام من مامان فاطمه مامان نیایش کوچولو هستم تازه ٣ روزه با سایت اشنا شدم میخام مث مامانای دیگه از نیایش براتون بگم امیدوارم خوشتون بیاد